شیرینک ونفس خانم...

به من ثابت شده است که ترسناکترین خلق خداوند انسان است...

شیرینک ونفس خانم...

به من ثابت شده است که ترسناکترین خلق خداوند انسان است...

اینکه در آغــــــــوشت...

 میان دســـــــت هایت...

لحــظه ای چشمهایم راببندم!!

ودنیابه سکـــــــوت صدای..

نفســـــهایت فــرو رود

نمیدانی چه هیجـــانیســت برایم!!

انگار به پــــرواز در میـاید روحـــــــــم

وایـــ خداونــدم آغوشـــش رابرایم حفـــظ کن!


سلام نفس خانوممم...

چندروز بیشتر تاعید نمونده ومیدونم تواین

13روز از دوریت مییمیییرم..

من از دلتنگی بیزارممم..

ازدلتنگیهایی که بعدش هیچ آغوشی نیست....

اشکال نداره همین حس اطمینان که هستی واسه همه

زندگیم کافــــــــــــــیه...!



دوووستت دارم تا آخرش

+منتظرت هستم بهار من...

هرلحظه منتظرم برگردی ومرا در آغوش بکشی...

نیایـــــــــــی

بــهارنمی آید

پرستوهابی  کارمی شوند..

درخت هاغم باد...

حالا من هیج,اما...

چه گناهی کردند این بیچاره ها...



به نیوتون بگوید جمع کند بساطش را!!

همه ی حرفهایش چرت است:

اگر راست میگوید چرا برای من

 هر عملی را عکس العملی نیست

اگر بود این همه عاشقانهد های من بی جواب نمیماند..



+راستش رابخواهی لیلا جان خسته ام!

+حتی ذره ای احساسم نسبت به گذشته کم نشده بلکه هرروز

 زیباتر وبیشتر شده اما...امانمیدانم چرادیگر

    ذوق نمیکنم..دیگر برایت هیجان زده نمیشوم..

       وای خدایــــــــــــا به دادم بری!!

تاابد

تا ته دنیا

تاجایی که دیگه ادامه نداشته باشه

خداکنه

که بشه

که باشیم

تاته تهش

باهم

من وتو

ای همیشگیترین بی نهایت من

وای از این آرزوی های بی سروته و غیر ممکنه مـــــــــــــــــــــــــــن!